Tuesday, September 28, 2010

اگر نمی خواهیم از اعتصاب بازاریان حمایت کنیم حرفی نیست، اما حداقل تخم کینه نکاریم که نفرت برداشت خواهیم کرد.

کارمند، بازاری، معلم، کارگر، روحانی، دانشجو، هنرمند و غیره، همگی بدنه ی جامعه و مردم را تشکیل می دهند. پس دیدگاه جدایی طلبانه و حذفی نداشته باشیم. همان دانشجو یا هنرمندی که از او به خاطر شجاعتش و مبارزه اش حمایت می کنیم شاید که پدرش بازاری باشد.

یکی از اهداف جنبش سبز این است که همین تفکر تفرقه اندازانه ی خودی/ غیر خودی، بالاشهری/ پایین شهری، فقیر / غنی را از بین بیرد. تفکری که باعث کینه و نفرت و جدایی بین مردم می شود . چرا ما باید به این تفکر و این نوع دیدگاه دامن بزنیم؟ چرا باید فکر کنیم فردی که ثروتمند است حتما با رانت خواری، دزدی و چاپیدن مردم به اینجا رسیده ؟ چرا باید اینگونه مطلق به همه چیز نگاه کنیم ؟

خوب و بد، درستکار و بدکار، در همه جا و در همه ی مشاغل و اصناف وجود دارد. اینکه مطلق بگوییم بازاری ها زالو صفت و دزد هستند ناشی از سطحی نگری و یا داشتن کینه و عداوت و حسادت شخصی است نسبت به کسی که از ما درآمد بیشتری دارد. چرا باید همه را به یک چوب بزنیم؟

چرا باید از آن فوتبالیست یا هنرپیشه ای که میلیاردها میلیارد درآمد دارد، فقط به خاطر اینکه دستبند سبزی بسته، حمایت کنیم اما چشم دیدن آن بازاری را که از جوانی و نوجوانی اش زحمت کشیده و اکنون به مال و ثروتی متوسط و یا حتا بسیار زیاد دست یافته نداشته باشیم؟ تو از کجا می دانی که آن بازاری برای جنبش سبز کاری نکرده، یا قدمی برنداشته؟ چه بسیار می شناسم بازاریان شریف و خوشنامی که پنهانی به نیازمندان کمک می کنند، وام بلا عوض می دهند، و گره از کار دیگران باز می کنند، آیا کسی حق ندارد با زحمت و دست رنج خود به مال و ثروت برسد و در رفاه زندگی کند؟ آیا شایسته است فقط به خاطر اینکه ما شرایط و درآمد کافی نداریم، او را حکومتی و رانت خوار و زالو صفت بنامیم؟ این تفکر کینه جویانه از کجا ناشی می شود؟

یکی از کاربران عزیز بالاترین در زیر یکی از لینکها با صراحت گفتند که بازاری یعنی حکومت! و در توجیه، دلیل آوردند که، «چرا اگر یک معلم یا کارگر یا روحانی اعتراض کند، حکومت، لباس شخصی هایش را به جان او می اندازد اما در مورد بازاری ها بر سر میز مذاکره می نشیند؟»

نمی دانم ایشان چه اندازه اندیشیده اند و به این نتیجه رسیده اند؟ آخر این چگونه استدلالی است؟ پاسخ بسیار واضح است : آنها در اعتراض خود متحد و یکپارچه نبودند و به صورت انفرادی عمل کردند . خب مسلم است که راحت تر سرکوب می شوند. اما در مورد بازاری ها این اعتراض اقتصادی بوده و در ثانی متحد و یکپارچه عمل کرده اند، لذا حکومت ممکن است مجبور شود که به طریقی با آنها کنار بیاید و به مذاکره بنشیند. شک نکنید اگر یک بازاری یا حتا ده یا بیست تای آنها در اعتراض به افزایش مالیات یا همین ارزش افزوده، به صورت انفرادی دست به اعتصاب و اعتراض می زد بی شک براحتی سرکوب می شد تا دیگران حساب کار دستشان بیاید.

خودتان بگویید در این یکسال و حتا پیش از آن، کجا دیده اید که حتا ده درصد صنف معلمان، کارمندان، کارگران یا روحانیون دست به اعتصاب زده باشند ؟ حتا یک اعتراض و اعتصاب غیر سیاسی، به خاطر مسایل و مشکلات مربوط به صنف خودشان؟ اگر اعتراضی هم بوده به شکل نامنظم و پراکنده بوده است.

شما فکر می کنید اگر روحانیون مخالف، سال گذشته در اعتراض به رفتارهای حکومت دست به اعتراض و اعتصاب می زدند و یا در حرم یکی از امامان بست می نشستند، آیا حکومت جرات می کرد چنین عریان نیروهای خود را برای سرکوبشان بفرستند ؟ خیر، چرا که عواقب و بازتاب بسیار بدی برایش داشت. اما مقابله با یک یا دو نفر، اینجا و آنجا، چندان مشکلی برای حکومت ایجاد نمی کند.

اکثر بدنه ی بازار قشر متوسط جامعه هستند. شاید که هیات موتلفه و بزرگان و روسای بازار، حکومتی باشند؛ اما مطمئن باشید که اکثر بدنه ی بازار (منظورم فقط خرده فروش ها نیست) از این دولت و رفتارهای حکومت ناراضی اند و نمی خواهند که نصف بیشتر و چه بسا تمام سود حاصل از دسترنج یکساله ی خود را دو دستی تقدیم حکومت کنند، آن هم حکومتی که در قبال دریافت مالیات های کلان، نه تنها هیچ امکاناتی رفاهی به شهروندان اش ارائه نمی دهد بلکه آنان را سرکوب نیز می کند.

کارمند، بازاری، معلم، کارگر، روحانی، دانشجو، هنرمند و غیره، همگی بدنه ی جامعه و مردم را تشکیل می دهند. پس دیدگاه جدایی طلبانه و حذفی نداشته باشیم. همان دانشجو یا هنرمندی که از او به خاطر شجاعتش و مبارزه اش حمایت می کنیم شاید که پدرش بازاری باشد.

اگر نمی خواهیم از اعتصاب بازاریان حمایت کنیم حرفی نیست، اما حداقل تخم کینه نکاریم که نفرت برداشت خواهیم کرد.

4 comments:

  1. سلام
    دوست عزیز اینکه باید هر کسی از هر قشری که به جنبش سبز به هر صورتی که کمک می کند برای کمکش ارزش قائل شد کاملا درست است. اما بحث اصلی زمان و دلیل اعتصاب بازاریان است. اگر بازاریان برای حمایت از مردم اعتصاب می کنند چرا آن زمان که مردم را در خیابان ها کشتند به نشانه اعتراض اعتصاب نکردند؟ تنها دلیل برای بازاریان افزایش مالیات است؟ مگر در این سالها بیشتر از فشاری که الان به بازاریان می آید به مردم کم درآمد تر نیامده است؟
    مگر معلمین با تعداد زیاد در سطح کشور اعتصاب نکردند؟ مگر آنها را به زندان نیانداختند؟
    ضمنا دانشجو و هنرمندی که شجاعت به خرج می دهد نباید از اینکه پدر بازاریش در زمانی که مردم به کمک او احتیاج داشتند و پدرش به از آنها حمایت نکرد و الان برای افزایش مالیات اعتصاب می کند خوشحال باشد یا از این جهت که مردم حمایت نمی کنند ناراحت.

    ReplyDelete
  2. من در این تفرقه افکنی ها دست رژیم را می بینم. اعتصاب حق طبیعی هر گروهی در جامعه است. ما باید به این حق احترام بگذاریم و از اعتصاب کننده هر کسی و گروهی که باشد حمایت بکنیم

    ReplyDelete
  3. در این تفرقه افکنی ها من حق را به هیچ وجه به نوکران پول نمی دهم.
    بازاری ها، همه شان فقط یک خدا دارند و آن، پول است.
    تف بر همه آنهایی که به خاطر جان هم وطناشن سکوت میکنند ولی به خاطر کم شدن! درآمدشان عرش و فرش را به هم می بافند. تف بر همه آنها.

    ReplyDelete
  4. با سلام
    ما براي بخش اعلاميه هاي اميد كمپين كار عملي سبز شما را انتخاب كرديم لطفا در صورت تمايل با آدرس زير ارتباط بر قرار كنيد.
    daftaresabzeomid@gmail.com

    كمپين كار عملي سبز
    http://green-campaign.tk/

    ReplyDelete